ایران برای جهان

 

 

 

 

 

 

کی از ارکان اصلی، بلکه اصلی‎ترین رکن نظام جمهوری اسلامی ایران، ولایت
فقیه می باشد؛ زیرا هم مشروعیت نظام وابسته به آن بوده و  هم نقطه اصلی
تفاوت بین حکومت اسلامی شیعی و دیگر حکومت‎ها، در این رکن است.

بحث در این موضوع از دیرباز در میان فقهای شیعه مطرح بوده و تمامی قائلین
به ولایت فقیه، آن را بر مبنای نصب از سوی ائمه علیهم السلام تبیین
می‎کردند؛ یعنی معتقد بودند که فقیه جامع الشرایط از سوی امام معصوم(ع) به
مقام ولایت منصوب شده است.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه،
باعث طرح بحث‎های بیشتر و عمیق‎تری در این زمینه گردید و این مباحث، راه را
برای ارائه نظریات جدید هموار نمود. یکی از این آرای جدید، نظریه «انتخاب»
بود که از سوی بعضی فقها و اندیشمندان(1) مطرح شد و از همان ابتدا مورد
نقد و بررسی قرار گرفت؛ در ادامه به بررسی بسیار اجمالی دو نظریه انتصاب و
انتخاب خواهیم پرداخت.

نظریه انتخاب:

 این نظریه می‎گوید ائمه معصومین(ع) فقهای جامع الشرایط را به عنوان
کاندیدا و نامزد مقام رهبری به مردم معرفی کرده‎اند یعنی تنها شرایط رهبر
را برشمرده‎اند و به هیچ یک از آنان ولایت را تفویض ننموده‎اند بلکه این
کار را بر عهده مردم گذارده‎اند و مردم نیز با انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم
خود (ازطریق خبرگان) به یکی از نامزدهای مقام رهبری، ولایت را تفویض
می‎کنند.

نظریه انتصاب:

این نظریه می‎گوید فقیه واجد شرایط برتر، از سوی ائمه(ع) دارای مقام ولایت
است و خبرگان از طریق انتخاب یا به تعبیر بهتر انکشاف(کشف کردن) خود، او را
تشخیص داده و به امت اسلامی معرفی می‎کنند؛ بنابراین خبرگان هیچ گونه
ولایتی به او تفویض نمی‎کنند بلکه ولایت او از سوی ائمه تفویض شده‎است؛ در
این صورت حتی در زمانی که حکومت، در دست فقیه نیست یا در حالت عدم اقبالِ
اجتماعی، فقیه، ولایت دارد و در صورت صدور حکم حکومتی، اطاعت مردم از او
واجب است. امام خمینی در این ‎باره می‎گویند: «اگر برای فقها امکان اجتماع و
تشکیل حکومت نباشد، هر چند نسبت به عدم تأسیس حکومت اسلامی معذورند ولی
منصب ولایت آنها ساقط نمی‎شود، با اینکه حکومت ندارند بر امور مسلمین، بلکه
بر نفوس مسلمین ولایت دارند.» (2)

ذکر این نکته ضروری است که شیعیان  واژه «نصب» را همواره در بحث امامت
استفاده کرده‎اند که نشانگر توجه خاص این مذهب به الهی بودن مقام امامت است
و معتقدند که امام باید از سوی خداوند متعال «منصوب» گردد.

در ادامه مسیر انتصاب امام که ویژه معصومان است و خداوند توسط پیامبر (علیه
السلام) آنان را منصوب کرده‎است، با نصبی مواجهیم که از سوی امامان معصوم
(علیه السلام) انجام گرفته‎است که در واقع این دو نصب در طول یکدیگر قرار
می‎گیرند و آن نصب حاکم اسلامی بر جامعه اسلامی در زمان غیبت امام معصوم
است. و در همین راستا شیخ مفید می‎فرماید:

« اقامه حدود وظیفه حاکم منصوب از جانب خداوند است که همانا ائمه هدی علیهم
السلام هستند و آن‎ها نیز افرادی را برای امارت و حکومت نصب فرموده‎اند که
تا حد امکان از فقهاء شیعه هستند»(3)

نکته قابل تامل این است که بدون شک، وقتی مردمی این نگاه را داشته‎باشند که
فقیه جامع الشرایطی که بر آن‎ها حکومت می‎کند منصوب شده از سوی امام معصوم
است و توسط مردم و یا خبرگان آن‎ها منتخب آنان کشف شده است، نوع تبعیت
مردم از ایشان با زمانی که این نگاه وجود داشته‎باشد که فقیه حاکم، انتخاب
شده توسط خود مردم یا خبرگان است متفاوت خواهدبود؛ زیرا در نگاه نخست جنبه
الهی بودن مقام ولایت پررنگ‎تر بوده و در نگاه دوم جنبه زمینی بودن آن.

نکته لازم به ذکر این است که در هر دو حالتِ  اعتقاد به نظریه انتخاب و یا
انتصاب، اهمیت وجود افراد با تقوا، دقیق و آشنا به مسائل فقهی و شرعی در
مجلس خبرگان بسیار پررنگ است؛ زیرا اگر افرادی که وارد مجلس خبرگان می‎شوند
و کارویژه اصلی آن‎ها معرفی رهبر امت اسلامی است از صلاحیت لازم و تقوای
مناسب جهت انتصاب و یا انتخاب رهبر برخوردار نباشند، با عدم توانایی کشف
مصداق مقام رهبری (در صورت اعتقاد به نظریه انتصاب) و یا انتخاب نا به‎جای
خود(در صورت اعتقاد به نظریه انتخاب)، مدیریت جامعه اسلامی را بر عهده فردی
می‎سپارند که توانایی اداره امور مسلمانان را نداشته و با حرکت در مسیر
مخالف اسلام، کشور اسلامی را با خطر جدی مواجه می‎کند. همان‎گونه که تاریخ
انقلاب یک بار شاهد احتمال وقوع این اشتباه بوده‎است که با هوشمندی امام
خمینی این خطر از جامعه اسلامی رفع گردید.

 اهمیت انتخاب خبرگان برای معرفی رهبر کارآمد زمانی پررنگ‎تر می‌شود که به
این نکته توجه نماییم که امروزه گستره تاثیرگذاری و نفوذ ولایت فقیه و
تبعیت از او، از مرزهای ایران فراتر رفته و تمامی مسلمانان اعم از شیعه و
سنی و حتی بسیاری از غیر مسلمانان را نیز تحت تاثیر قرار داده‎است؛ از این
رو هرگونه اشتباه در شناخت مصداق و یا انتخاب رهبر از سوی خبرگان می‎تواند
امت اسلامی در سراسر جهان را با چالش جدی مواجه سازد و مسیر حرکت مسلمانان و
مستضعفان جهان را تغییر دهد.

از این روست که انتخابات مجلس خبرگان در ایران همواره مورد توجه دوست و
دشمن بوده و مخصوصا دشمنان سعی در تاثیرگذاری در چگونگی انتخاب مردم
داشته‎اند. زیرا به وضوح می‎دانند این خبرگان هستند که می‎توانند با چگونگی
نظارت بر رهبر فعلی و یا چگونگی معرفی مصداق رهبر بعدی، بر معادلات داخلی،
منطقه‎ای و حتی بین‎المللی موثر باشند.

از این رو می‎توان گفت انتخاب نماینده خبرگان توسط مردم ایران در اصل
تصمیمی است که ایرانیان برای تمام مردم جهان اتخاذ می‎کنند بنابراین باید
نهایت دقت را در این تصمیم‎گیری به‎کار گیرند تا اسباب اعتلای امت اسلامی
را فراهم آورند.



امید است با انتخاب‎های صحیح و دقیقمان زمینه‎ساز رسیدن به مدینه فاضله ظهور باشیم. (انشاءالله)







فهرست منابع

1-    از طرفداران نظریه انتخاب می توان به آیة الله حسینعلی منتظری در
کتاب «دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة » و آیة الله محمد
مهدی آصفی درکتاب «ولایة الامر» اشاره کرد.

2-    امام خمینی /صحیفه امام / ج 17 / ص 95.

3-    المقنعه، شیخ مفید، ص۸۱۰-۸۱۲.    



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395برچسب:, | 23:29 | نویسنده : طلاب بسیجی |